خراسان 21 فروردین 1397 - باید، ملت از این پس که حال استقرار و سازندگی است، احساس آرامش و امنیت نمایند و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهات به کارهای خویش ادامه دهند و اسلام بزرگ و دولت اسلامی را پشتیبان خود بدانند.» این بخشی از فرمان هشت ماده ای امام خطاب به دستگاه های مختلف کشور است. فرمانی که در بخشی از آن تصریح می کنند اگر مأموران در انجام وظایف امنیتی خود به صورت اتفاقی، آلاتو ادوات جرایم اخلاقی را در منزل کسی پیدا کنند، حق پیگیری قضایی این موضوع را ندارند. بیانات روز گذشته رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام نیز یک بار دیگر، همین نگاه مبنایی جمهوری اسلامی به اهمیت حریم خصوصی را تبیینمی کند. ایشان با تأکید بر این که مسئولان باید امنیت و حریم داخلی مردم وکشور را حفظ کنند، تصریح کردند: «تعرض به امنیت و حریمِ داخلیِ مردم "حرامشرعی" است؛ متصدیان کار در دستگاههای دولتی و قضایی مراقبت کنند تا حریم داخلی زندگی مردم و اسرار آنها محفوظ بماند.» آن چه برای جمهوری اسلامی و رهبری انقلاب از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده و احیاناً موجب اظهار این فتوا شده، اهمیت خارج نشدن اطلاعات خصوصی مردم از کشور است که در استفاده از پیام رسان های خارجی کاملاً واضح است. اهمیت تاریخی این فتوا وقتی روشن می شود که بدانیم رسانه های ضدانقلاب طی هفته های گذشته ضمن سم پاشی های گسترده تلاش داشتند با استفاده کاربران از پیام رسان های داخلی مقابله کنند و این پیام رسان ها را بی امنیت نشان دهند. این جاست که رهبر انقلاب برای رفع این شبهه و اطمینان خاطر مردم، ورود و مبنایی در همان چارچوب فرمان هشت ماده ای امام راحل (ره) صادر می کنند. در بخشی از فرمان هشت ماده ای امام راحل آمده است: «مؤکداً تذکر داده میشود که اگر برای کشفخانههای تیمی و مراکز جاسوسی و افساد علیه نظام جمهوری اسلامی از روی خطاو اشتباه به منزل شخصی یا محل کار کسی وارد شدند و در آن جا با آلت لهو یاآلات قمار و فحشا و سایر جهات انحرافی مثل مواد مخدره برخورد کردند... حق جلب یا بازداشت یا ضرب و شتم صاحبان خانه و ساکنان آن را ندارند، و تعدی ازحدود الهی ظلم است و موجب تعزیر و گاهی تقاص میباشد.» عملیاتی بودن این فرمان امام (ره) که به زیربنایی در نظام حقوقی کشور تبدیل شده، چنان است کهدر حکم فردی مانند بقایی هم اجرا شده و به استناد این فرمان درباره کشف برخی اقلام ممنوعه مانند شوکر برقی، قرار موقوفی تعقیب صادر و دراین خصوص مجازاتی در نظر گرفته نشد. نمونه دیگر این مبنا حکم به حق الناس بودن آرای مردم و لزوم امانت داری مسئولان در آرای مردم است که در فرمایش ها و فتاوایرهبران انقلاب اسلامی در انتخابات های گوناگون دیده می شود.
آیا تصویری که در سالهای اخیر از نواب صفوی در رسانههای گروهی ترسیم شده، منطبق با چهره واقعی و افکار حقیقی اوست؟
در زمان شهید نواب صفوی، مخالفان ایشان از ملیگراها گرفته تا کمونیستهایایران و مقدسینی که حاضر نبودند در راه کشور از استراحت خود بگذرند، او را«قشری» خطاب کردند. بعدها وقتی جمهوری اسلامی تشکیل شد، به چهرههای اصلی
انقلاب گفتند «بنیادگرا». امروز هم میبینیم که در رسانههای خارجی به ویژهآمریکا و استکبار، وقتی علیه جمهوری اسلامی صحبت میکنند، میگویند اینهاتندرو هستند، در حالی که مظهر تندروی خود آمریکاییها هستند و نماد بارز
تندرویشان نیز پیدایش داعش است؛ گروهی که به نام اسلام تندروی میکند.
نواب صفوی معتقد بود «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ؛ سرکردگان کفر را از
بین ببرید.» در طول زندگی ایشان، سابقه ندارد که خدای ناکرده، یک پاسبان یایک فرد عادی، هدف هتک حرمت یا حمله قرار بگیرد. آنهایی که هدف حمله شهید
نواب صفوی قرار میگرفتند، وزیر دربار، نخستوزیر و افرادی بودند که درون
تشیع، اختلافافکنی میکردند. شیوه دشمن این است که همیشه میخواهد با تهمتو دروغگویی، مبارزان و مجاهدان را از صحنه خارج کند؛ نواب صفوی هم از این
امر مستثنا نبود. به قول مرحوم مهندس بازرگان، «بعد از مشروطیت، تنها
شخصیتی که حکومت اسلامی میخواست و معتقد بود حکومت اسلامی نافی استعمار،
استبداد و استثمار ملتهاست، نواب صفوی بود.» مقام معظم رهبری نیز
میگویند:«وی اولین جرقههای انگیزش انقلاب اسلامی را در من به وجود آورد وهیچ شکی ندارم که اولین آتش را در دل ما، نواب روشن کرد.» در دنیایی که
نظریههای مارکس را فصلالخطاب نظریات انقلابی میدانستند، جوانی پیدا شد
که میگفت ما حاکمیت اسلامی میخواهیم و باید استعمار غرب را از صحنه خارج
کنیم. در این مسیر، نه تنها مردم ایران، بلکه مردم تمام کشورهای اسلامی که
خواهان گسستن زنجیرهای استبداد و استعمار بودند، با او هماهنگ بودند؛
بنابراین، نخستین واکنش مخالفان این بود که این جریان را قشری و بنیادگرا
بخوانند. من از سال ۱۳۳۰ که به عضویت فداییان اسلام درآمدم، تا به امروز که۶۶ سال از آن میگذرد، همه این تهمتها را شنیدهام. اگر امام(ره) نبود
بدتر از اینها علیه نواب و فداییان اسلام مطلب مینوشتند. من معتقدم که
شهید نواب صفوی، نه بنیادگرا بود و نه قشری، بلکه انسانی آزاده بود که
آزادی در محدوده قانون را برای همه ملت ایران میخواست و سعادت ملت ایران
را، در مسلمان بودن و اجرای احکام اسلام میدانست.
در جایی، شهید نواب صفوی را یکی از نخستین تدوینکنندگان حکومت اسلامی
خواندهاید. آیا حکومت اسلامی مد نظر ایشان همین نظام جمهوری اسلامی بود؟
اگر مرامنامهای را که این سید بزرگوار در سال 29، یعنی در سن ۲۶ سالگی،
به نام «برنامه حکومت اسلامی» نوشته است، بخوانید، متوجه میشوید که او یک
نابغه است؛ قلمش، خواستهاش، تعیین تکلیفی که برای وزارتخانهها میکند،
واقعاً اعجاب آور است. مرحوم شهید رجایی در نخستین روزی که رئیسجمهور شد،
در یکی از سخنرانیهایش گفت: «شعارهایی که امروز در نظام فعلی سر داده
میشود، آن روز نواب صفوی سر میداد.» نواب، محو در اسلام و قرآن بود و
احساس میکرد قرآن بهترین کتاب ایجادکننده وحدت است.
خراسان 1 بهمن 1396